شریک عمر من نیستی ,
بیا هم لحظه باشیم وهمین یک لحظه دیدار را شریکم باش
شریک زندگیم نیستی,
شریک آرزویم باش,
اگر نیستی کنار من بیا و روبه رویم باش
سلامی کن گهگاهی به نام آشنا بر من,
همین اندازه هم بسه برای شور دل بستن
غزل خونم نباش اما به حرفی ساده شادم کن
اگر دیدی مرا بشناس نمی گم این که یادم کن
یک عشق نابسامان را چه سامانی از این خوشتر.....
شکایتنامه دل را چه پایانی از این خوشتر.....
به یاد راز دل نامهربان
نظرات شما عزیزان:
|